راهنمای صحبت با کودکان درمورد جنگ | راهنمای روان‌شناختی برای والدین

صحبت با کودکان درمورد جنگ
خلاصه مقاله:

در این مقاله یاد می‌گیرید چطور با زبان ساده و مناسب سن کودک، درباره جنگ و اخبار نگران‌کننده صحبت کنید. راهکارهایی برای آرام‌سازی ذهن کودک، پاسخ به سؤالات سخت و ایجاد حس امنیت در او ارائه شده است.

در زمان‌هایی مثل جنگ یا بحران، کودک قبل از هر چیز به احساس امنیت، آغوش گرم و صدای آرام پدر و مادر نیاز دارد. لازم نیست همه چیز را بدانید، فقط کافی‌ست گوش بدهید، صادق باشید و مطمئن صحبت کنید.

 

چرا صحبت با کودکان درمورد جنگ مهم است؟

در شرایط جنگی، سکوت والدین و بی‌پاسخ‌گذاشتن سؤالات کودکان می‌تواند ترس را در ذهن کودک تشدید کند. کودکان باهوش‌تر از چیزی هستند که فکر می‌کنیم؛ آن‌ها تنش‌ها را حس می‌کنند، ولی بدون اطلاعات درست، ذهن‌شان سناریوهای ترسناک‌تری می‌سازد.

اگر والدین به‌جای گفت‌وگو، موضوع را نادیده بگیرند یا انکار کنند، کودک احساس ناامنی، سردرگمی یا حتی احساس گناه و تقصیر می‌کند. صحبت‌کردن با زبان ساده، متناسب با سن کودک، نه تنها او را آرام می‌کند، بلکه اعتماد به شما را هم تقویت می‌کند. این ارتباط صادقانه باعث می‌شود کودک در بحران‌های آینده هم بتواند احساساتش را بیان کند، از شما کمک بخواهد و کمتر دچار اضطراب پنهان یا ترس شدید شود.

درک کودک از جنگ در سنین مختلف

صحبت با کودکان در شرایط جنگ

  • ۳ تا ۶ سال: بیشتر از طریق احساس و لحن والدین متوجه اضطراب می‌شوند. ممکن است کابوس ببینند یا به پدر و مادر بچسبند.
  • ۷ تا ۱۰ سال: شروع به درک مفاهیم عمومی جنگ می‌کنند. ممکن است سؤالات مشخص بپرسند یا نگران دوستان و خانواده باشند.
  • بالای ۱۰ سال: درک پیچیده‌تری از سیاست، خشونت و دلایل جنگ دارند. بیشتر نگران آینده و امنیت خود و دیگران هستند.

چگونه صحبت را شروع کنیم؟ | راهنمای آغاز گفت‌وگو با کودک درباره جنگ

شروع یک گفت‌وگوی حساس درباره‌ی جنگ با کودک ممکن سخت به نظر برسد، اما اگر این کار با درایت و آرامش انجام شود، می‌تواند ترس‌ها را کاهش دهد و امنیت روانی ایجاد کند.

  • به عنوان مثال، از احساسات شروع کنید، نه اطلاعات:
    قبل از اینکه بخواهید توضیحی بدهید، اول از کودک بپرسید:
    این روزا چیزی شنیدی که باعث نگرانی‌ات شده باشه؟
    با این جمله، به کودک اجازه می‌دهید که احساساتش را آزادانه بیان کند.
  • منتظر زمان مناسب باشید:
    زمانی که کودک آرامه، در خانه‌اید و عجله ندارید، گفت‌وگو رو شروع کنید. مثلاً بعد از شام یا قبل از خواب، زمانی که کودکتون نیاز به نزدیکی عاطفی داره.به زبان سن و درک کودک حرف بزنید:
    برای کودک ۵ ساله می‌توانید بگویید:
    گاهی آدم‌ها با هم دعوا می‌کنن، کشورها هم همینطور. اما ما سعی می‌کنیم از خودمون مراقبت کنیم.”
    برای نوجوان:
    “می‌دونم شرایطی که شنیدی یا دیدی ترسناکه. دوست دارم بدونی که هر وقت سوال داشتی، کنارت هستم و با هم می‌تونیم درباره‌ش حرف بزنیم.”
  •  از او سؤال بپرسید تا بفهمید چه می‌داند:
    گاهی کودک چیزهایی اشتباه یا ترسناک شنیده. بپرسید:
    “دوست داری بدونم درباره‌ش چی شنیدی؟”
    تا بتونید اطلاعات غلط رو اصلاح کنید.
  • بدون ترس، اما با واقعیت حرف بزنید:
    نباید کودک رو بترسونید، ولی نباید دروغ هم بگید. هدف اینه که کودک حس کنه اوضاع تحت کنترل خانواده‌ست، حتی اگر همه‌چیز کامل نباشه.

 

در مواجهه با سؤالات سخت چه بگوییم؟

کودکان ممکن است سوالات زیر را بپرسند:

  •  «قراره بمیریم؟»
  •  «اگه دشمن بیاد چی میشه؟»
  •  «تو هم می‌ری بجنگی؟»

 پاسخ مناسب:
پاسخ‌ها باید ساده، آرام و مطمئن‌کننده باشند. مثلاً:
«نه عزیزم، ما جایی زندگی می‌کنیم که امنه. اگه چیزی بشه، ما با هم می‌مونیم و مراقب هم هستیم.»

ایجاد حس امنیت در کودک در زمان جنگ

صحبت با کودک در شرایط ترس

در شرایط جنگی، کودکان بیشتر از هر چیز به یک چیز نیاز دارند: حس امنیت در کنار والدین. حتی اگر اخبار نگران‌کننده هستند، حتی اگر شما به عنوان پدر یا مادر احساس ترس می‌کنید، کودک باید حس کند که در کنار شما امن است. این حس، پایه‌ی سلامت روانی او در حال و آینده را می‌سازد.

امنیت روانی، نه فقط فیزیکی:
کودک باید باور کند که شما مراقبش هستید. وقتی کودک ببیند شما با آرامش رفتار می‌کنید، برنامه دارید و کنارش هستید، ذهنش آرام می‌گیرد حتی اگر بیرون از خانه اوضاع ناآرام باشد.

پیش‌بینی‌پذیری یعنی آرامش:
روال روزانه (خوردن، خوابیدن، بازی کردن، حتی قصه شب) را تا حد ممکن حفظ کنید. کودک وقتی بفهمد که چیزهایی هنوز طبق برنامه پیش می‌روند، احساس می‌کند زندگی هنوز “قابل پیش‌بینی” است؛ این حس، نقطه مقابل ترس و هرج‌ومرج است.

کلمات شما، پناهگاه عاطفی او هستند، جملات اطمینان‌بخش بگویید:

  • ما همیشه حواسمون به تو هست.
  • تو تنها نیستی، ما با همیم.
  • اگه چیزی ناراحتت کرد، بهم بگو.
    تکرار این جملات ساده می‌تونه تأثیری عمیق روی آرامش کودک بذاره.

کودک را وارد مسیر “اقدام” کنید، نه فقط “نگرانی”:
مثلاً با هم کیف اضطراری بچینید، یا پناهگاه خانگی را آماده کنید. به او نقش بدهید (مثلاً مسئول چراغ قوه یا آوردن آب شود). این احساس کنترل، ترس را کاهش می‌دهد.

نوازش، بغل، تماس فیزیکی:
بغل کردن، گرفتن دست کودک، ماساژ پشت یا لمس آرام شانه‌ها، تأثیر شگفت‌انگیزی در کاهش اضطراب دارد. زبان بدن شما باید بگوید: “اینجا امن است.

 

چند ایده برای کاهش اضطراب کودک

  • با هم نقاشی بکشید یا داستان بسازید. هنر ابزاری قوی برای ابراز احساسات کودک است.
  • بازی‌هایی با نقش‌آفرینی انجام دهید. مثلاً نقش پلیس یا امدادگر.
  • تنفس عمیق، موزیک آرام و ماساژ می‌تواند کودک را آرام کند.
  • درمانگر کودک یا مشاور نیز در مواقع شدید می‌تواند کمک بزرگی باشد.

چه چیزهایی را نباید بگوییم؟

  • تو بچه‌ای، لازم نیست بدونی.»: این حمله باعث ترس پنهان می‌شود.
  • همه‌چی خیلی وحشتناکه.»: این جمله امنیت روانی کودک را از بین می‌برد.
  • دعوا یا بحث‌های شدید درباره جنگ جلوی کودک: این جمله اضطراب را بالا می‌برد.

به نظر شما بهترین روش برای صحبت با کودکان درمورد جنگ چیست؟ لطفا تجربیات خود را در قسمت نظرات همین مقاله با با به اشتراک بگذارید.

برای اطلاع از آخرین خبرها و اطلاع رسانی های شاهین شهر، ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

پربازدیدترین ها
دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

پیوند کپی شد