در این مقاله می خوانید
Toggleشاهین شهریهای عزیز سلام
امروز در خدمت یکی از پیشکسوتان کوهنوردی شاهین شهر هستیم قراره که یک مصاحبه کوتاه ولی جذاب را با ایشون داشته باشیم پس تا انتهای این گزارش با ما همراه باشید.
خانم فقیه نصیری عرض سلام و ادب دارم و امیدوارم که حالتون خوب باشه. اول از همه خودتون رو برای بینندههای ما معرفی بکنید.
فریده فقیه نصیری: درود میفرستم به همه بینندههای شما من فریده فقیه نصیری هستم. سنم هم بگم؟ متولد ۱۴ دی ماه ۱۳۲۵.
میخواهیم که در مورد زندگی شخصی و زندگی حرفهای شما بیشتر با هم صحبت بکنیم. این مصاحبه قطعاً برای بینندگان جذاب خواهد بود ولی قبل از هر چیز میخوام روز ملی کوهنورد رو بهتون تبریک بگم و ما مشتاقیم که صحبتهای شما رو بشنویم ، لطفا برامون از تجربیات خودتون بگید.
فریده فقیه نصیری: من صاحب سه فرزند هستم یک دختر و دو پسر. خیلی خوب زندگی کردم راضیم از زندگی خودم، وقتمو خوب گذروندم ، با عشق بچههامو بزرگ کردم با عشق کار کردم. دخترم خارج از کشور زندگی میکنه و پسرهام داخل ایران هستند و به من همیشه سر میزنند.
کوهنوردی رو از کجا آغاز کردید؟
فریده فقیه نصیری: شروعش به این شکل بود که به صورت خانوادگی کوه میرفتیم من به همراه همسر و خواهرم و پسرهای خودم که کم کم بزرگ شده بودند باهاشون به کوه صفه میرفتیم. بعداً با هیئتهای کوهنوردی آشنا شدم و کوهنوردی خودم رو به صورت حرفهای دنبال کردم.
شروع کوه نوردی شما متعلق به چند سال پیشه؟
فریده فقیه نصیری: کوهنوردی رواز اوایل انقلاب، حدود ۴۰ سال پیش شروع کردم ولی همیشه توی زندگیم ورزش میکردم در سالهای گذشته مربی گرفته بودم تنیس یاد گرفتم و تنیسور بودم و ورزش شنا هم از نوجوانی شروع کردم و برای بچههای خودم هم مربی شنا گرفته بودم به شکلی که دخترم هنوز ۴ سالش بود ولی در قسمت عمیق استخر با من شنا میکرد. من همیشه دوست داشتم وقتی یه کاری رو شروع میکنم تداوم داشته باشه و معمولاً نیمه کاره کاری رو رها نمیکردم و البته از بقیه کارهای زندگیم هم غافل نمیشدم.
باعث نمیشد که از زمانی که برای خانواده میذارید کاسته بشه؟
فریده فقیه نصیری: همسرم (روحش شاد) مرد بسیار خوبی بود و برای اینکه بخوام کوه برم یا ورزش برم لازم نبود ازش اجازه بگیرم ولی بهش اطلاع میدادم و اون همیشه از من حمایت میکرد.
اگر بخواهیم از تجربیات جذاب و جالب شما بشنویم به چه چیزی اشاره میکنید؟
(شنیده شدن صدای گربه وسط مصاحبه) فریده فقیه نصیری: صدای یکی از پیشیهای منه. ای جونم. منو میشناسن دنبالم راه میوفتن ردیف.
در مورد تجربه کوهنوردی هم باید بگم اینها الطاف الهیه و من از خودم هیچی ندارم. قله دماوند که بام خاورمیانه هست را چهار بار صعود کردم سه بار از اون موفقیت آمیز بود ولی یکی از دفعات به دلیل اینکه مه زیادی اطراف قله رو در بر گرفته بود سرپرست گروه دستور داد برگردیم چون احتمالش بود که اونجا گم بشیم یا اتفاقی برامون بیفته. علم کوه که دومین قله بلند ایران هست رو من ۵ بار صعود کردم و خیلی خوشحالم. سایر قلهها هم صعود کردم مثل سهند سبلان تفتان و بقیه اسمها رو یادم نمیاد البته کوه کامو و کرکس هم رفتیم که البته کوه های دم دستی ما بودند. دو صعود قله آرارات در ترکیه و قله آراگاس در ارمنستان هم صعود کردم البته صعود قله آراگاس خیلی صعود سختی بود توی برگشتن خطر سر خوردن بسیار زیادی وجود داشت و ما رو با طناب حمایت میکردند و به صورت تراورز حرکت میکردیم و خوشبختانه اتفاقی در اون سفر نیفتاد.
ورزش خوبیه جاهایی رو در زندگی میبینید که در زندگی معمولی امکانپذیر نیست. شما بعد از صعود سختی که خواهید داشت و به قله میرسید حس خیلی خوبی رو دارید، من همیشه به محض رسیدن به قله میگفتم شکر، وقتی میگفتم شکر با تمام وجودم میگفتم شکر.
تویی کوههایی که رفتم یکیش قله دماوند یک بار آتشفشانش فعال بود، یکی هم تفتان کوره های کوچیک گوگرد بود و بخار از اونجا بلند میشد.
اگر بخواید سختترین و خطرناک ترین صعودی که داشتید رو برامون بگید کدوم قله بوده؟
فریده فقیه نصیری: تقریباً همه قلهها خطرناکن چون اگر که حامیای خوبی ما نداشتیم ممکن بود سر بخوریم و برامون اتفاق بدی بیفته. من واقعا ازشون تشکر میکنم. همین که مواظبمون بودن، مدیریت میکردن، یه نفر تند حرکت نکنه بره بالا و بقیه جا بمونن بخاطرهمه اینها ازشون تشکر میکنم.
وقتی شروع به کوهنوردی میکردید به این فکر میکردید که ممکنه اتفاقی برای شما بیفته و نتونید صعود بکنید؟
فریده فقیه نصیری: نه من هیچ وقت منفی فکر نمیکردم . شما کوه میرید ذهنتون منحرف نمیشه ، شلوغی فکر ندارید ، میدونید دستتون رو کجا بذارید پاتون رو کجا قرار بدید و به چیز دیگهای فکر نمیکنید و دقیقاً در لحظه هستیم.
زمان فتح قله دقیقاً تو اون لحظه چه حسی داشتید؟
فریده فقیه نصیری: دقیقاً همون موضوعی که گفتم. زانو میزدم و خدا رو با تمام وجودم شکر میکردم. خیلی حس خوبی بود که به شکر وجودی میرسیدم.
الان باز هم کوهنوردی میکنید؟
فریده فقیه نصیری: الان ۵ ساله که کوه نرفتم و هر چیزی پایانی داره و میشه گفت بازنشسته شدم ولی ورزش خودم رو ادامه دادم، پیاده روی میرم و دوستای خیلی خوبی دارم و وقتم رو با اونها میگذرونم. بگم انجمنهای شعر هم میرم؟ من شاعر نیستم ولی شعر شاعرها رو دکلمه میکنم.میتونم خواهش کنم که یک شعر برای ما بخونید؟
فریده فقیه نصیری:
خدایا وضع دنیا را ok کن
دل ما ناokها را ok کن
غم و اندوه انصافاً زیاد است
بساط شادی ما را ok کن
در این دوران که بابا نان ندارد
دل دارا و سارا را ok کن
در آن عالم برس اوّل به مجنون
برایش وصل لیلا را ok کن
برای ترک شیرازیّ حافظ
سمرقند و بخارا را ok کن
پرایدم شصت جایش ضربه خورده
اقلّاً یک تویوتا را ok کن
ندیدم خیری از دیروز و امروز
برایم خیر فردا را ok کن
تمام چیزها هم گفتنی نیست
خودت بعضی قضایا را ok کن
گنهکارم ولی توی بهشتت
برایم خواهشاً جا را ok کن
چیزی هست که بخواید توی این برنامه بگید خانم فقیه نصیری؟
فریده فقیه نصیری: حدی نیستم که بخوام صحبتی کنم که به صورت توصیه باشه ولی به جوانها میگم که کینه نداشته باشند عشق بورزند همه چیز را دوست داشته باشند ،گیاهان را، حیوانات را، انسان ها را. از خشم به دور باشند، خیلی خوبه و خود انسان هم اعصابش راحته وقتی از کسی نفرت نداره. ببخشند، گذشت کنند. اینها چیزهایی هستند که توی زندگی خودم هم رعایت میکنم همه انسانها را دوست دارم همه مخلوقات خدا را دوست دارم و هیچ وقت نرنجیدم و همه چیز عالی بوده برام.
خانم فریده فقیه نصیری ممنون که وقت خودتون رو در اختیار ما قرار دادید ما براتون آرزوی سلامتی و سربلندی داریم.
این مصاحبه زیبا رو تقدیم میکنیم به مردم عزیز شاهین شهر و مخاطبان خوب رسانه شاهین شهروند